تاریخ انتشار مقاله 17/07/2009 به روز شده 17/07/2009 16:19 TU
وزیر امور خارجۀ فرانسه در سخنان روز پنجشنبه اش در سنای این کشور تـأکید کرد که فرانسه در صورتی محمود احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهوری جدید ایران به رسمیت می شناسد که همه و اساساً دیگر نامزدهای انتخابات اخیر ریاست جمهوری این کشور او را به همین عنوان به رسمیت بشناسند. مهدی مظفری استاد روابط بین الملل در دانشگاه "آهوروس" دانمارک در مورد معنا و پی آمدهای موضع دولت فرانسه در قبال مقام رسمی محمود احمدی نژاد چنین می گوید : مهدی مظفری : آقای محمود احمدی نژاد در این چهار سالی که رئیس جمهوری ایران بودد شخص محبوبی در مجامع بین المللی و به خصوص در نزد کشورهای غربی نبوده است. ایشان همواره با سخنان و رفتارش انتقادها و اعتراض های بسیاری را در نزد کشورهای غربی برانگیخته است. اکنون که آقای احمدی نژاد در تنگنا قرار گرفته و حقانیت یا مشروعیت او به عنوان رئیس جمهوری مورد انتقاد و پرسش است، وزیر امور خارجۀ فرانسه نیز می کوشد با بهره برداری از این شرایط محمود احمدی نژاد را ضعیف تر از پیش کند. چون صرف نظر از اینکه چه کسی رئیس جمهوری ایران باشد، مسألۀ اتمی این کشور باصطلاح روی میز است و به نفع کشورهای غربی است که دولت ایران و نمایندۀ دولت ایران در مذاکرات اتمی ضعیف باشند. البته پیشتر رئیس جمهوری آمریکا نیز به همین موضع مشروعیت رئیس جمهوری ایران اشاره کرده و گفته بود که مسألۀ انتخابات در ایران "مسأله دار" شده است و اینکه نه اوضاع ایران روشن است و نه معلوم است که چه کسی مالاً رئیس جمهوری ایران خواهد شد. اینکه این نظر چقدر دامنه دار شود دست کم به دو عامل بستگی دارد : اول اینکه خود تحولات و اعتراض های مردمی در ایران چه روند و سمت و سویی بگیرند؛ دوم اینکه خود دولت ایران چه رویکردی در قبال پروندۀ اتمی در پیش خواهد گرفت. اگر دولت ایران در این زمینۀ دوم روی خوش به غرب نشان بدهد، کشورهای غربی هم این مشکل مشروعیت آقای احمدی نژاد را فراموش می کنند. زیرا به نفع آنهاست که این مسألۀ اتمی حل شود. ار اف ای : وزیر امور خارجۀ فرانسه در عین حال از بحران سیاسی جاری ایران به عنوان "جنگ قدرت" یاد کرده است. چه برداشتی از این مفهوم می توان کرد؟ مهدی مظفری : به نظر من ایشان انگشت روی مسأئل اساسی گذاشته است. به طور خلاصه می توان گفت که در ایران دو نبرد به طور همزمان در جریان است : یکی نبرد "زر با زور" است و دیگری "نبرد مردم با زر و زور". در این میان آقای خامنه ای نماد و نمایندۀ زور و قدرت است، آنهم بر اساس پشتیبانی که از پاسداران و بسیجیان دریافت می کند و در مقابل آقای رفسنجانی نمایندۀ "زر" یا سرمایه داری مدرن ایران است که از سیاست های اقتصادی و مالی دولت آقای احمدی نژاد ضرر بسیار دیده است. در کنار این نبرد اما شاهد نبرد جامعه هستیم با دارندگان "زر و زور" در ایران. در این نبرد مردم و به ویژه جوانان نقش مهمی دارند که می گویند : این انقلاب متعلق به ما نیست. ندا و سهراب نمایندگان همین نسل جوان هستند که انقلاب اسلامی را نشناخته است. در واقع، وقتی وزیر امور خارجۀ فرانسه، برنارد کوشنر، از جریان دموکراسی خواهی در ایران صحبت می کند و می گوید که کشورش از این جنبش پشتیبانی می کند نظر به همین جوانان دارد. وقتی که نیز او تأکید می کند که این جنبش آینده خواهد داشت منظورش این است که جوانان ایرانی از انقلاب اسلامی بریده اند و خواستار این هستند که بر سرنوشت شان خودشان حاکم شوند.
وزیر امور خارجۀ فرانسه در سخنان روز پنجشنبه اش در سنای این کشور تـأکید کرد که فرانسه در صورتی محمود احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهوری جدید ایران به رسمیت می شناسد که همه و اساساً دیگر نامزدهای انتخابات اخیر ریاست جمهوری این کشور او را به همین عنوان به رسمیت بشناسند. مهدی مظفری استاد روابط بین الملل در دانشگاه "آهوروس" دانمارک در مورد معنا و پی آمدهای موضع دولت فرانسه در قبال مقام رسمی محمود احمدی نژاد چنین می گوید : مهدی مظفری : آقای محمود احمدی نژاد در این چهار سالی که رئیس جمهوری ایران بودد شخص محبوبی در مجامع بین المللی و به خصوص در نزد کشورهای غربی نبوده است. ایشان همواره با سخنان و رفتارش انتقادها و اعتراض های بسیاری را در نزد کشورهای غربی برانگیخته است. اکنون که آقای احمدی نژاد در تنگنا قرار گرفته و حقانیت یا مشروعیت او به عنوان رئیس جمهوری مورد انتقاد و پرسش است، وزیر امور خارجۀ فرانسه نیز می کوشد با بهره برداری از این شرایط محمود احمدی نژاد را ضعیف تر از پیش کند. چون صرف نظر از اینکه چه کسی رئیس جمهوری ایران باشد، مسألۀ اتمی این کشور باصطلاح روی میز است و به نفع کشورهای غربی است که دولت ایران و نمایندۀ دولت ایران در مذاکرات اتمی ضعیف باشند. البته پیشتر رئیس جمهوری آمریکا نیز به همین موضع مشروعیت رئیس جمهوری ایران اشاره کرده و گفته بود که مسألۀ انتخابات در ایران "مسأله دار" شده است و اینکه نه اوضاع ایران روشن است و نه معلوم است که چه کسی مالاً رئیس جمهوری ایران خواهد شد. اینکه این نظر چقدر دامنه دار شود دست کم به دو عامل بستگی دارد : اول اینکه خود تحولات و اعتراض های مردمی در ایران چه روند و سمت و سویی بگیرند؛ دوم اینکه خود دولت ایران چه رویکردی در قبال پروندۀ اتمی در پیش خواهد گرفت. اگر دولت ایران در این زمینۀ دوم روی خوش به غرب نشان بدهد، کشورهای غربی هم این مشکل مشروعیت آقای احمدی نژاد را فراموش می کنند. زیرا به نفع آنهاست که این مسألۀ اتمی حل شود. ار اف ای : وزیر امور خارجۀ فرانسه در عین حال از بحران سیاسی جاری ایران به عنوان "جنگ قدرت" یاد کرده است. چه برداشتی از این مفهوم می توان کرد؟ مهدی مظفری : به نظر من ایشان انگشت روی مسأئل اساسی گذاشته است. به طور خلاصه می توان گفت که در ایران دو نبرد به طور همزمان در جریان است : یکی نبرد "زر با زور" است و دیگری "نبرد مردم با زر و زور". در این میان آقای خامنه ای نماد و نمایندۀ زور و قدرت است، آنهم بر اساس پشتیبانی که از پاسداران و بسیجیان دریافت می کند و در مقابل آقای رفسنجانی نمایندۀ "زر" یا سرمایه داری مدرن ایران است که از سیاست های اقتصادی و مالی دولت آقای احمدی نژاد ضرر بسیار دیده است. در کنار این نبرد اما شاهد نبرد جامعه هستیم با دارندگان "زر و زور" در ایران. در این نبرد مردم و به ویژه جوانان نقش مهمی دارند که می گویند : این انقلاب متعلق به ما نیست. ندا و سهراب نمایندگان همین نسل جوان هستند که انقلاب اسلامی را نشناخته است. در واقع، وقتی وزیر امور خارجۀ فرانسه، برنارد کوشنر، از جریان دموکراسی خواهی در ایران صحبت می کند و می گوید که کشورش از این جنبش پشتیبانی می کند نظر به همین جوانان دارد. وقتی که نیز او تأکید می کند که این جنبش آینده خواهد داشت منظورش این است که جوانان ایرانی از انقلاب اسلامی بریده اند و خواستار این هستند که بر سرنوشت شان خودشان حاکم شوند.