۱۳۹۰ دی ۲۷, سه‌شنبه

وزيرآموزش و پرورشی که مدرک تحصیلیش دکترا حدیث و قرآن باشه بیشتر انتظار نمیره



نکته جالبی که توی این صحبتها دیدم به غیر عقده های جنسی یه وزیر مملکت این بود که بچه های استثنایی رو دارن  جداسازی میکنن .  آخه آقای وزیرما موندیم بچه ی  استثنایی اسمش با خودشه مردک روانی. شما با این برنامه ریزی کلا سیستم آموزش  وپرورش  ایران رو به حالت استثنایی تبدیل کردید 
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------                


وزير آموزش و پرورش از متناسب سازی فضاهای آموزشی، آموزش، تربيت و کتابهای درسی براساس جنسيت دانش آموزان خبر داد و گفت: اين موضوع در بند ۲/۱۴ سند تحول بنيادين آمده است.

به گزارش خبرنگار مهر، حميدرضا حاجی بابايی در همايش انديشی "هوشمندسازی مدارس استثنايی" که پيش از ظهر دوشنبه در سالن آمفی تئاتر فرهنگسرای شفق با حضور مسئولان و کارشناسان آموزش و پرورش استثنايی برگزار شد، افزود: در بند ۲/۱۴ سند تحول بنيادين آموزش و پرورش آمده است که براساس تفاوتهای جنسيتی دختران و پسران فضاهای آموزشی، آموزش و تربيت و کتابهای درسی دانش آموزان بايد متناسب سازی شود.



وی ادامه داد: برهمين اساس بايد مدارسی بسازيم که در آن دختران و پسران احساس آرامش کنند نه اينکه مدارسی بسازيم که بعد از ساخت آن نياز به متناسب سازی داشته باشيم.


وزير آموزش و پرورش ادامه داد: اين تناسب سازی برای دانش آموزان با نيازهای ويژه ( استثنايی ) نيز انجام می شود.



حاجی بابايی با اشاره به تهيه نقشه راه آموزش و پرورش اظهار کرد: در اين نقشه آموزش و پرورش براساس تمام ظرفيتها و وسعتش در نظر گرفته شده است و همه بخشها در آن وجود دارد. همچنين سند تحولی مبتنی بر آموزه ها و الگوهای قرآنی تبيين شده است.



وی تصريح کرد: اگرهمه وارد ميدان شوند از سال آينده تحول همه جانبه در آموزش و پرورش اتفاق می‌افتد؛ بايد همه نگاهها را طبق سند تغيير دهيم و در معلم، کلاس، کتاب، نحوه تدريس، چگونگی خواندن و نوشتن و....در همه زمينه ها تغيير ايجاد شود.



وزير آموزش و پرورش افزود: وقتی گستردگی آموزش و پرورش را می بينم می گويم ای کاش من هزار نفر بودم تا هزار بار می دويدم.



حاجی بابايی با بيان اينکه پيش از اين عنوان کرده بود ۷۰ موضوع در آموزش و پرورش پيگيری می شود، اظهار کرد: اما امروز عنوان می کنم که بيش از ۱۰۰ موضوع به طور همزمان در اين وزارتخانه دنبال می شود که به طور مثال بايد در عرض دو تا سه سال آينده همه مدارس را هوشمند کنيم.



وی از تامين اعتبار کامل برای هوشمندسازی مدارس خبر داد و گفت: بحث هوشمند سازی مدارس را از سال تحصيلی گذشته شروع و هدف گذاری کرده ايم که ۲۰ هزار مدرسه را بايد تا اول مهرماه سال ۹۱ مجهز کنيم و به نظر ما اين کار اختيار نيست بلکه اضطرار است.

حاجی بابايی از بکارگيری نيرو در بخشهای مورد نياز خبر داد و گفت: هنگام ورودم به آموزش و پرورش ۴هزار و ۷۰۰ پست اداری در وزارتخانه وجود داشت که هم اکنون به کمتر از ۲ هزار نفر رسيده اند چرا که معتقديم در بخشهايی همچون آموزش و پرورش استثنايی بايد افزايش نيرو داشته باشيم.



۱۳۹۰ دی ۲۵, یکشنبه

و اصغر فرهادی با جدایی نادر از سیمین ،

و اصغر فرهادی با جدایی نادر از سیمین ، 

تمامی ایران را سربلند می 


سازد... جایزه گولدن گلوب بهترین فیلم خارجی مبارک باشه اصغر 


فرهادی عزیز! ترکوندی واقعا! بهت افتخار می کنیم!

پیشنهاد «اعدام» میرزایی حکمتی در محل ترور مصطفی احمدی روشن


محمدحسن قدیری ابیانه، سفیر سابق ایران در ایتالیا و مکزیک خواستار اعدام امیر میرزایی حکمتی٬ فردی که متهم به «جاسوسی» برای آمریکا شده٬ در محل ترور مصطفی احمدی روشن٬ معاون بازرگانی تاسیسات هسته‌ای نطنز شد.
آقای قدیری ابیانه در وبلاگ خود توصیه‌های دیگری به مقام‌های جمهوری اسلامی کرده که متن کامل این پست را در زیر می‌خوانید.
******
اقدام دشمنان انقلاب اسلامی در ترور دکتر احمدی روشن دانشمند هسته‌ای کشورمان نباید بدون پاسخ بماند. عجالتا مناسب است به عنوان یک پیش پاسخ، جاسوس آمریکایی در محل انفجار اعدام شود.
اگر دو جاسوس قبلی آمریکا آزاد نشده بودند، اعدام آنها هم می‌توانست در دستور کار باشد. مردم می‌توانند با هشیاری خود درصدد شناسایی جاسوسان خارجی و بویژه جاسوسان اسرائیل، آمریکا و اسرائیل باشند و آنها را شناسایی و به مراجع امنیتی معرفی کنند.
مجلس شورای اسلامی نیز باید قانون مجازات هر نوع همکاری با دشمنان و جاسوسی برای آنها را تشدید کنند. حتی کمک به شناسایی دانشمندان ایرانی و علیرغم عدم اقدام شخصی به ترور باید با حکم اعدام مواجه گردد.
چنین قانونی کار سازمان‌های جاسوسی برای اعزام نفرات به ایران را مشکل می‌سازد و هزینه‌های آن را بالا می‌برد و پذیرش ماموریت در ایران را با مانع روبرو می‌سازد.
ضمنا مناسب است خانواده این شهید گرانقدر قانونا و شخصا از بازرسان آژانس و از دبیرکل آژانس بین المللی انرژی هسته‌ای به دلیل لو دادن اسامی دانشمندان به سازمان‌های جاسوسی غرب و اسرائیل و نیز از کسانی که در غرب رسما تشویق به ترور کرده‌اند هم نزد دستگاه قضایی کشورمان و هم در دادگاه‌های خارجی و جهانی شکایت کنند و تقاضای غرامت حداقل ۵۰۰ میلیون دلاری نمایند.
لازم به ذکر است که در دادگاه‌های آمریکا ایران را با ادعای حمایت از گروه‌های جهادی بابت هر آمریکایی که در فلسطین و یا لبنان کشته شده و یا حتی گروگان گرفته شده‌اند محکوم کرده و برای هر کدام صد‌ها میلیون دلار حکم علیه ایران صادر کرده‌اند.
پلیس بین‌الملل باید کسانی که ترور دانشمندان ایرانی را تشویق کرده‌اند تحت تعقیب قرار دهد و خواستار دستگیری و تحویل به مقامات کشورمان برای محاکمه شود. برخی اعضای کنگره آمریکا نیز در همین رابطه باید تحت تعقیب قرار گیرند.
ایران باید از معرفی دانشمندان هسته‌ای به مقامات آژانس خودداری نماید و دلیل آن را نیز حفاظت از جان آنان اعلام کند.

۱۳۹۰ دی ۲۴, شنبه

سفارت ایران در آنکارا : ما غلط می‌کنیم سلاح به سوریه بفرسیتیم




سفارت ایران در آنکارا ارسال کامیون‌های سلاح به سوریه را رد کرد



سفارت جمهوری اسلامی ایران در آنکارا روز پنجشنبه ارسال کامیون‌های حامل سلاح و تسلیحات از سوی ایران به سوریه که در ترکیه توقیف شده را رد کرد و گفت ایران هیچ گونه سلاح نظامی به سوریه نفرستاده است. وزارت خارجه ترکیه در واکنشی اعلام کرد تحقیقات در این زمینه ادامه دارد و نتایج آن به زودی اعلام خواهد شد. 


به گزارش خبرگزاری رویترز، سفارت جمهوری اسلامی ایران در آنکارا طی بیانیه‌ای گفت در کامیون‌های یاد شده، هیچ گونه تسلیحاتی نبوده است. سخنگوی وزارت خارجه ترکیه هم روز پنجشنبه اعلام کرد کامیون‌های یاد شده برای تحقیق در مورد کالاهایی که حمل می‌کرده‌اند توقیف شده‌اند و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. وزارت خارجه ترکیه از اعلام جزییات بیشتر خودداری کرده است. 


مقامات گمرک استان «کيليس» ترکيه اعلام کردند که روز سه شنبه چهار کاميون حامل تسليحات را شناسايی و متوقف کرده‌اند که ظن آن می رود مشغول حمل تسليحات از ايران برای سوريه بوده‌اند. 


استاندار «کيليس» گفت که پس از دريافت اطلاعاتی مربوط به محموله مشکوک اين کاميونها، پليس آنها را در يک گذرگاه مرزی در جوار مرز ترکيه وسوريه متوقف و محموله های آنها را ضبط کرده است. 


خبرگزاری ترکیه‌ای «دوگان» از قول «يوسف اوداباش» استاندار «کيليس» گزارش داد که اين چهار کاميون توسط ماموران گمرک متوقف شده‌اند. ادعا می‌شود که محموله‌های آنها اسلحه و تجهيزات نظامی بوده است. 


دولت ترکيه روابط نسبتا دوستانه خود با حکومت بشار اسد را قطع کرده و از چند ماه پيش اردوگاههايی را در نواحی مرزی خود با سوريه احداث کرده است و پناهجويان سوری که از حوادث خشونت آميز در آن کشور گريخته‌اند در اين اردوگاهها مستقر شده اند. 

تحت تاثير تداوم سرکوب خشونت آميز مخالفان عضويت رژيم سوريه در جامعه عرب نيز به حالت تعليق درآمده و حکومت بشار اسد اکنون به غير از جمهوری اسلامی دوست ديگری در سطح منطقه ندارد. 

روابط دولت‌های ايران و سوريه شايد ديرپاترين اتحاد استراتژيک بين دو کشور منطقه باشد آنها در لبنان و خاورميانه سياست و اهداف مشترکی دارند. 


همچنين حکومت سوريه در کنترل اقليت علوی‌هاست و اين تمايز مذهبی با اکثريت جمعيت سنی آن کشور پيوندهای رژيم بشار اسد با حکومت اسلامی در ايران را تقويت کرده است.

نوری‌زاد: شهروندان ایران از خامنه‌ای شکایت کنند



 

محمد نوریزاد در نامه هجدهم از همگان دعوت کرده ‌است تا دست به قلم ببرند و و شکواییه خود از آیت‌الله خامنه‌ای را بنویسند. آقای نوریزاد در گفت‌و‌گو با دویچه وله هدف از این کار را ایجاد شکاف در دیوار بتونی مسئولان می‌خواند.

 
محمد نوری‌زاد، روزنامه‌نگار و کارگردان منتقد حکومت ایران در نامه هجدهم به آیت‌الله خامنه‌ای از همه اقشار جامعه تقاضا کرده است، «دست به قلم ببرند و نامه‌هایی شکوه‌گون» خود از آیت‌الله خامنه‌ای را به دستگاه قضایی کشور بنویسند، «بی‌آنکه قلم خود را به الفاظ ناشایست بیالایند».

محمد نوری‌زاد در این نامه خود را شاکی و آیت‌اله خامنه‌ای را متهم معرفی کرده است. نوری‌زاد نوشته است، «ساحت سوم را به برجِ بلند قاضی‌القضات کشورمان جناب لاریجانی احاله می‌دهیم.»

این روزنامه‌نگار و کارگردان منتقد حکومت ایران در ادامه نامه هجدهم به بیان شکوائیه خود از آیت‌الله خامنه‌ای پرداخته است.

در شکواییه محمد نوری‌زاد، آیت الله خامنه‌ای به «شفاف نبودن مواضع پولی»، «آسیب رسیدن به ذخایر انسانی و اعتباری و معرفتی و ایمانی و پولی مردمان ایران چه درداخل و چه در سطح جهان»، «رواج فضای امنیتی و رعب و وحشت درکشور توسط دستگاه‌های تحت امر ایشان» «سرعت گرفتن فرارمغزها»، «به حاشیه رفتنِ قانون»، «رواج سانسور شدید» و... متهم شده است.

محمد نوری‌زاد در گفت‌و‌گو با دویچه وله به محتوای نامه هجدهم پرداخته است. او همچنین درباره حسین علایی رئیس سابق ستاد مشترک سپاه که مقاله‌ی اخیر در روزنامه اطلاعات با واکنش تند هواداران آیت‌الله خامنه‌ای مواجه شده می‌گوید: «حسین علایی جزو سالم‌ترین شخصیت‌های سپاهی ماست. زندگی‌اش سالم است، گذشته‌اش سالم است.»

بشنوید: گفت‌و‌گو با محمد نوری‌زاد

دویچه ‌وله: در نامه‌ هجدهم، اتهاماتی را علیه آیت‌الله خامنه‌ای برشمرده و نوشته‌اید که، «مهم حضور آیت‌الله خامنه‌ای در محکمه است». فکر می‌کنید اگر دیگر شهروندان به دعوت شما پاسخ گفته و از آقای خامنه‌ای به قوه قضاییه شکایت کنند نهایتا به حضور ایشان در دادگاه ختم خواهد شد؟

محمد نوری‌زاد: بدیهی است که نه! تنها اراده‌ای که من دارم، پس زدن یا ایجاد شکاف در دیوار بتنی غیرقانونی و نانوشته‌های است که در اطراف مسئولان بالا برده‌شده است.

هرگز در این ۳۳ سال به ما اجازه ندادند که به آن سوی دیوار برویم. وظیفه این دیوارها، صیانت از این افراد بوده و این‌که هیچ پرسشی از مردم، به آن سوی دیوار نرود.

این حق قانونی و بدیهی ما است که بتوانیم از مسئولان شکایت کنیم و خطای آن‌‌ها را برشماریم و آن‌ها را به محکمه فرابخوانیم.

فرضا اگر ما یک کشور کمونیستی، غیردینی و غیراسلامی بودیم، طبیعی بود اما حالا که ما مسلمانیم، اتفاقا باید انگیزه‌های بسیار شکوهمندتری باشد برای این‌که به راحتی بتوانیم از رهبر و از دیگران شکایت کنیم و آن‌ها را به محکمه فرا بخوانیم.

این‌که شما رهبر را به دادگاه فرا بخوانید و او با پای خودش بیاید و در محکمه پاسخ دهد، شدنی نیست و اصلا طنز است.

همین الان زندانی‌های سیاسی ما را در محاکم غیرقانونی و غیرعلنی، با جرایم از پیش مشخص بدون هیات منصفه محاکمه می‌کنند و کسی هم به آن‌ها نمی‌کند؛ من چگونه می‌توانم رهبر را به دادگاه فرابخوانم.

اما طرح چنین قضیه‌ای و بدیهی شدن چنین ماجرایی پسندیده است. این‌که همگان دست به قلم ببرند و از ایشان شکایت کنند و طرح این شکایت‌ها در عرصه‌رسانه‌ها، بسیار پسندیده است.

ما از این طریق در این دیوار ترک ایجاد می‌کنیم. بدیهی شدن چنین چیزی نشان از یک حق مغفول و فراموش شده است.

به نظر شما به چه علت آیت‌الله خامنه‌ای تاکنون در هیچ گفت‌وگویی با هیچ رسانه‌ی داخلی و یا خارجی حاضر نشده است؟ رهبر پیشین جمهوری اسلامی دست‌کم چندین بار با رسانه‌های خارجی گفت‌وگو کرده بود. علت خودداری آقای خامنه‌ای از مواجهه با رسانه‌ها چیست و آیا اطلاع دارید که کسی تا به‌حال چنین درخواستی کرده باشد؟

اتفاقا در یکی از نامه‌های قبلی به همین مهم اشاره کردم که شما (آیت‌الله خامنه‌ای)  تا به‌حال در هیچ گفت‌وگو و در هیچ نشست خبری شرکت نکرده‌اید.

راز این عدم شرکت در این است که بسیاری از مسئولیت‌ها به ایشان ختم می‌شود. کار خبرنگار در چنین نشست خبری از دو حال خارج نیست؛ یا باید پرسش‌های کلیشه‌ای مطرح کند، از قبیل این‌که نظر شما راجع به شهید چیست، نظر شما راجع به آمریکا چیست؟… یا به محض این‌که فراتر از این پرسش‌های کلیشه‌ای، به مسائل روز جامعه بپردازد، طبیعی است که وارد ماجراهای حساسی می‌شود که اتفاقا بنا بر این است که وارد چنین قسمت‌هایی نشود و پرسیدن در آن زمینه‌ها باب نشود.

متاسفانه این موضوع برمی‌گردد به‌این که ما یک حریم تقدس نانوشته‌ای برای ایشان ایجاد کرده‌ایم و ایشان را فراتر از پرسش، در جایگاهی نشانده‌ایم که انگار پرسیدن در شان ایشان نیست. حال آن‌که بزرگان دینی ما، در معرض پرسش و انتقاد قرار می‌گرفتند.

روز شنبه ۲۴ دی‌ماه عده‌ای بسیجی مقابل منزل حسین علایی، رییس سابق ستاد مشترک سپاه تجمع کرده و علیه او شعار دادند. هم‌چنین ۱۲ سردار سپاه  مقاله ‌آقای علایی در روزنامه‌ی اطلاعات را پاشیدن نمک بر زخم رهبر انقلاب تعبیر کرده‌اند. به نظر شما، چرا بسیجی‌ها و سپاهیان، برشمردن دلایل سقوط حکومت پهلوی را توهین به رهبری تعبیر کرده‌اند؟

پاسخ در سئوال شما مستتر است. ایشان (حسین علایی) به در گفته و دیوار شنیده است! ایشان گفته است شاه با چنین مشکلاتی روبرو بود و مثلا اگر این کارها را نمی‌کرد، ای بسا برقرار می‌ماند. ‌آن‌ها به خودشان گرفته‌اند، چون‌که آن مشترکات به عینه وجود دارد.

افسوس من از این است که جوانی که هنوز دست چپ و راست‌ خود را نمی‌شناسد، نه بویی از جنگ به مشامش خورده و نه سختی‌های آن روزگار را تحمل کرده، امروز می‌رود پشت در خانه ‌حسین علایی و مثلا او را "منافق" خطاب می‌کند.

حسین علایی جزو سالم‌ترین شخصیت‌های سپاهی ماست. زندگی‌اش سالم است، گذشته‌اش سالم است. یک‌شبه او را "کفتار" می‌کنند، یک‌شبه او را "‌شمربن ذی‌الجوشن" می‌کنند.

دلیل آن این است که می‌گویند: تا زمانی که با ما و در کنار ما هستی و هم‌چنان تایید کننده‌ی رفتار ما هستی، در گردونه ‌ما هستی. ولی به محض این‌که از ما بپرسی چرا یا این‌که بخواهی متعرض رفتار ما شوی، ما آن‌چنان با تو برخورد می‌کنیم و تو را آن‌چنان به دوردست‌ها می‌تارانیم که کم‌ترین‌آن منافق،  شمربن ذی‌الجوشن یا کفتار خطاب کردن است.

این نشان‌ می‌دهد ما بلد نیستیم یا نمی‌خواهیم بدانیم که چگونه با معترضان و مخالفان رفتار کنیم. علت آن است که رواج اعتراض مبتنی با فروپاشی خود ما خواهد بود. حال آن‌که جامعه‌ی سالم به نقد پروبال می‌دهد و از نقد استقبال می‌کند.

آقای علایی عزیز، به همین دلیل مورد تعرض جماعتی قرار می‌گیرد که نمی‌خواهند آشفتگی در حوزه ‌سپاه ایجاد شود. چون خروج آقای علایی از مجموعه‌سپاه می‌تواند فتح بابی باشد برای خروج آشکار دیگرانی که مترصد گشایش هستند و این باعث آشوب و آشفتگی‌ در مجموعه و بدنه‌ سپاهی ‌می‌شود که الان اصرار دارند بدنه سپاه یک‌دست است.

حسین کرمانی

خلایغ هر چه لایغ


از برکات جدید مملکت امام زمانی 

امیر قطر در دیدار با محمود احمدی نژاد

*
*
*
*
 

 
امیر قطر در دیدار با باراک اوباما
 
 

۱۳۹۰ دی ۱۹, دوشنبه

اين ملــکه انگــلستان هم دست کمی از جنتی نداره


اين ملــکه انگــلستان هم خـــودش يک تاريخ زنــــده ست
Barack Obama
graphic 

George W. Bush
graphic 

Bill Clinton
graphic 

George H. W. Bush
graphic 

Ronald Reagan
graphic 

Jimmy Carter
graphic 

Gerald Ford
graphic 

Richard Nixon
graphic 

John F. Kennedy
graphic 

Dwight D. Eisenhower
graphic 

Harry S. Truman

graphic
همین جور ادامه بدیم میرسه به كريستف كلمب!!!!همین جا بسه دیگه

۱۳۹۰ دی ۱۵, پنجشنبه

۲۰۱۲، سال تحریم - و جنگ؟ ****


سالی که نکو است از روزهای اول آن پیدا است. و روزهای اول سال میلادی جدید از تنش‌های جدیدی در ایران و روابط ایران با جهان خبر می‌دهد. سپاهیان و بسیجیان که کنترل سیاست خارجی کشور را به دست گرفته‌اند به رجزخوانی در برابر غرب پرداخته‌اند و هل من مبارز می‌طلبند. تحریم‌های شدید جدیدی علیه جمهوری اسلامی همین روزها از سوی آمریکا اعلام شده است و متحدان اروپایی آن نیز به دنبال اعمال تحریم‌های مشابهی هستند. در واکنش به این تحریم‌ها، ریال ایران به سقوط آزاد افتاده و دلار به مرز ۲۰۰۰ تومان نزدیک شده است. و این همه در بحبوحه تدارکاتی که رژیم برای یک انتخابات نمایشی دیگر فراهم آورده و دایره «انتخاب شوندگان» را بیش از هر زمان محدود کرده است. نشانه‌ها حاکی از آن است که سال جدید سالی پر تنش و حادثه‌بار برای ایران و جمهوری اسلامی خواهد بود - سالی که تحریم فعال انتخابات و مخالفت فعال با جنگ در آن به هم پیوند خواهند خورد.


شروع سال جدید میلادی، با سه تحول بحران‌ساز در ایران همراه شده است. یکی، نمایش قدرت جمهوری اسلامی در آب‌های خلیج فارس همراه با آزمایش موشک‌های قادر، نصر و نور بود و تهدید رژیم به این که در صورت تحریم نفت ایران از سوی کشورهای غربی تنگه هرمز را مسدود خواهد کرد تا هیچ نفت‌کشی نتواند از آن جا عبور کند. تبلیغات‌چی‌های رژیم مدعی شدند که نیروی دریایی عملا در این رزمایش بستن تنگه هرمز را تمرین کرده است. رژیم ایران هم‌چنین فرصت را برای اعلام جنگ نامستقیم با آمریکا مغتنم شمرده است، و از قول سرلشکر عطاءالله صالحی، فرمانده کل ارتش نقل شد که با اشاره به خروج یک ناو هواپیمابر آمریکایی از منطقه خلیج فارس گفته است: «به آنها توصیه، هشدار و تذکر می‌دهیم که این ناو به منطقه سابق خود در خلیج فارس برنگردد چرا که ما عادت نداریم تذکر را تکرار کنیم و فقط یک بار تذکر می‌دهیم». این «تذکر» واکنش قابل پیش‌بینی آمریکا را در پی داشت، و یک سخنگوی وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به سوال بی‌بی‌سی فارسی گفت: «رفت و آمد برنامه ریزی شده عادی ناوگان دریایی آمریکا بر اساس تعهد بلندمدت این کشور به امنیت و ثبات منطقه ادامه خواهد داشت» و در ماه مارس قرار است ناو هواپیمابر آمریکایی «جان سی استنیس» به آب‌های خلیج فارس باز گردد. زمینه برای یک برخورد نظامی در خلیج فارس آماده می‌شود، و مقامات ایران ظاهرا (و دست کم در رجزخوانی‌های خود) از آن استقبال می‌کنند.

دوم، درست در همین روزها کنگره آمریکا در ضمن تصویب قانون مربوط به طرح دفاعی این کشور، تحریم‌های کمرشکنی را علیه جمهوری اسلامی به تصویب رساند، و با امضای آقای اوباما این تحریم‌ها رسمیت یافت. این تحریم‌ها علیه صنعت نفت ایران، بانک مرکزی و بخش‌های مالی رژیم اسلامی به تصویب رسیده است. اتحادیه اروپا نیز تحریم‌هایی مشابهی را در دستور کار خود قرار داده و تا آخر این ماه میلادی بر روی آن تصمیم خواهد گرفت. پیش‌بینی می‌شود که این تحریم‌ها در فاصله چند ماه آینده اثرات کمرشکنی بر صادرات نفت و معاملات بانکی ایران بر جای بگذارند، و به همین دلیل، این امر نگرانی شدیدی در محافل حاکم ایران ایجاد کرده است. تهدیدهای مربوط به بستن تنگه هرمز و جلوگیری از صدور نفت سایر کشورهای خلیج فارس و رجزخوانی‌های مقامات رژیم در جریان رزمایش دریایی اخیر در خلیج فارس از این نگرانی شدید حکایت می‌کنند. نگرانی رژیم از این است که با تحریم نفت و معاملات بانکی ایران از سوی غرب، درآمد نفتی آن به شدت کاهش یابد - امری که به شریان حیاتی رژیم آسیب شدیدی خواهد زد.

تحول سوم که مستقیما از دو تحول بالا تأثیر پذیرفته است به وضع اقتصادی ایران و سقوط ناگهانی دلار مربوط می‌شود. تأثیر تحریم‌های جدید غرب به درآمد ارزی و مالی رژیم منحصر نخواهد بود و بر مجموعه اقتصاد ایران و زندگی اکثریت قاطع مردم اثر منفی خواهد گذاشت. تحریم‌های گذشته که به صورت گزینشی و محدودتری اعمال شده، تا کنون اثرات محسوسی بر اقتصاد کشور گذاشته و به نحو بی‌سابقه‌ای گرانی و بیکاری را افزایش داده و تولید و رشد اقتصادی را پایین آورده است. ولی خبر تحریم‌های جدید (و رجزخوانی‌های فرماندهان سپاه و مقامات حکومتی) کافی بود که ریال ایران یک باره به سقوط آزاد دچار شود. نرخ دلار که در یک ماه گذشته حدود ۴۰% افزایش داشته (و در این هفته فقط در یک روز ۲۰۰ تومان بالا رفت) اکنون به مرز ۲۰۰۰ تومان نزدیک می‌شود. هجوم مردم به بانک‌ها و صرافی‌ها از درجه اعتماد مردم به مقامات حکومتی حکایت می‌کند و نشان می‌دهد تا چه قدر مردم نگران تحریم‌های جدید هستند و رجزخوانی‌ها و تهدیدهای نظامی مقامات رژیم را نشانه‌ای از وخامت اوضاع در آینده نزدیک می‌بینند.

مجموعه این تحولات از یک سال بحرانی و مشقت‌بار در پیش رو برای مردم خبر می‌دهد. جهان غرب که از سال‌ها گفتگو برای شفاف سازی یا تعلیق غنی سازی هسته‌ای ایران به نتیجه‌ای نرسیده است اکنون به آخرین حربه‌های غیر نظامی خود که تحریم‌-های فلج کننده است متوسل می‌شود. رژیم ایران، اما، ظاهرا اصرار دارد که این تحریم‌ها را به درگیری نظامی بکشاند یا با تهدید به آن، غرب را وادارد که از توسل به این تحریم‌ها دست بکشد. ولی در شرایطی که جامعه غرب مرتبا به هدف‌های نظامی فعالیت‌های هسته‌ای رژیم ایران بیشتر مظنون شده و تخمین‌های زمانی برای رسیدن رژیم به توانایی تولید سلاح اتمی به یکی دو سال کاهش یافته است، تهدیدهای رژیم ایران شانس بسیار کمی برای «ترساندن» غرب خواهد داشت. سال ۲۰۱۲ سال انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و فرانسه نیز هست و سخت‌گیری در برابر رژیم ایران یک حربه برنده انتخاباتی در این کشورها بشمار می‌آید. غرب ممکن است هنوز نیازی به توسل به گزینه نظامی علیه ایران پیدا نکرده باشد، ولی رژیم ایران با بازی خطرناک خود می‌تواند این گزینه را به غرب تحمیل کند.

تحریم‌های جدید و شبح درگیری نظامی در خلیج فارس که از هم اکنون بر کشور ما سایه انداخته (و به سادگی می‌تواند به بمباران تأسیسات هسته‌ای و نظامی کشور نیز توسعه یابد و از کنترل خارج شود) آن قدر از سوی مردم خطرناک تشخیص داده شده که در روزهای اول سال بهای ریال ناگهانی سقوط کرد و مردم را به صف‌کشی در برابر بانک‌ها و صرافی‌ها کشاند. در همین شرایط، رژیم ایران در تدارک یک نمایش انتخاباتی دیگر است - نمایشی که به دلیل انحصارطلبی‌های بی‌سابقه رژیم قاعدتا می‌بایست از سوی قاطبه مردم با بی‌اعتنایی روبرو شود. رژیم که در گذشته غالبا سعی داشته با تطمیع و فریب مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشاند این بار نیز قطعا این حربه‌ها را تا آن‌جا که بتواند به کار خواهد گرفت. ولی تحریم‌ها و شرایط نابسامان اقتصادی کشور همراه با تصفیه خونین سیاسی که رژیم پس از رأی‌گیری ریاست جمهوری ۸۸ به راه انداخت جای مانور چندانی از این نظر برای آن باقی نمی‌گذارد. از این رو، ظاهرا رژیم قصد دارد به جای سلاح تطمیع، حربه تهدید را به کار گیرد و با ایجاد جو نظامی و عمده کردن خطر حمله خارجی به تحریک احساسات ملی بپردازد تا شاید با توسل به آن مردم را به حمایت از خود و شرکت در رأی‌گیری ترغیب کند.

از این رو، تحریم فعال انتخابات و مخالفت فعال با جنگ در یک رابطه شدیدا به هم پیوسته قرار می‌گیرند. یعنی اگر انتخابات به صورت صریح و قاطع تحریم نشود و در عین حال لبه تیز مخالفت با جنگ متوجه سیاست‌های جنگ‌طلبانه رژیم نگردد، رژیم ممکن است در تاکتیک خود موفق شود و در جو نظامی و جنگی که ایجاد کرده عده بیشتری از مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشاند. رژیم اگر بتواند مردم را متقاعد کند که کشور در خطر حمله خارجی است، و به این وسیله غرور ملی مردم را به نفع خود تحریک کند، به سادگی خواهد توانست با انجام انتخابات در چنین فضایی به آن کمی شور و هیجان دهد و سپس تصاویر آن را به عنوان سند محبوبیت نظام به رخ جهانیان بکشاند. از این رو، صرف تحریم انتخابات (که البته لازم است) کافی نیست، و تأیید ضمنی تبلیغات رژیم که مسئولیت برخورد یا حمله نظامی با ایران را عمدتا متوجه غرب و به خصوص آمریکا و اسراییل می‌داند تنها به این تاکتیک رژیم کمک می‌رساند و می‌تواند فعالیت‌های مربوط به تحریم انتخابات را خنثا کند.

به عبارت دیگر، اصلاح‌طلبانی که کجدار و مریز با موضوع انتخابات اسفند برخورد می‌کنند و از تحریم صریح آن سر باز می‌زنند به موفقیت این تاکتیک رژیم کمک خواهند کرد، و کسانی که در مخالفت با جنگ، به جای هدف‌گیری سیاست‌های جنگ‌طلبانه رژیم داد و فریادهای خود را فقط یا عمدتا متوجه آمریکا و اسراییل و عموما غرب می‌کنند تنها به آسیاب جنگ‌طلبی رژیم آب می‌ریزند و او را در این سیاست یاری می‌رسانند. وقت آن است که در سال پر تنش و بحرانی که در پیش داریم نخبگان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه، با احساس مسئولیت تمام، از یک سو با سیاست‌های جنگ‌طلبانه رژیم مخالفت کنند تا شاید از کشاندن ایران به یک درگیری نظامی خانمانسوز با غرب اجتناب شود، و از سوی دیگر با تحریم فعال انتخابات اسفند،این نمایش فریب دهنده را شکست دهند. برای دموکراسی و صلح، باید با هر دوی این‌ها به صورت فعال به مقابله برخاست.
منبع: ایران امروز

۱۳۹۰ دی ۱۲, دوشنبه

پیام ویدئویی حشمت الله طبرزدی از زندان رجایی شهر _ دیماه ۱۳۹۰ ((yotube))

آزادی گوهر انسان است و اگر ازادی نباشد هیچ انتخابی نمیتواند ارزش داشته باشد.»



به امید آزادی ِ همه ی زندانیان سیاسی و عقیدتی


حشمت‌الله طبرزدی، زندانی سیاسی، در درون زندان رجایی‌شهر،

 به تحلیل شرایط روز ایران و دورنمای سیاسی کشور می‌پردازد.